یکشنبه هفته پیش در بیمارستان بستری شدم از سه شنبه هفته قبلش گلو درد و سردرد و تب بسیار بالاو عفونت ریه .چقدر بیمارستان وحشتناک است اولین شب با خانمی بودم که 6 سال است شوهرش افتاده شده تومور نخاعی داشت و مادر و شوهرش را روزی چهاربار ایزی لایف می کرد.و چه ایمانیو مادرش هم ریه اش پر از آب بود و مادر در حین عکسبرداری ریه سکته کرد و با احیا برگشت و با دستگاه زندگی نباتی پیدا کرد. و چه شبی بود آن شب از دلهره و اضطراب واتاقم را عوض کردم چون خانمی قرار بود هم اتاقی ام شود که سرطان داشت و صدای فریادش کل بخش را می لرزاند و اتاق ما که خانمی سرطان معده و روده داشت خدایا یادم نرود چه چیزهایی دیدم .تا الکی ناشکری نکنم.
ریه ,بیمارستان ,خانمی ,هم ,سرطان ,هفته ,کرد و ,بستری شدم ,و چه ,بیمارستان بستری ,و مادر
درباره این سایت